|
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 20:11 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
همیشه دقیقا وقتی پر از حرفی
وقتـــی دآغونــــی
وقتی دلت شکسته
"بیخیال"....
خدا
میخوام برم یه گوشه بشینم
پشت به دنیا کنم
پاهایم را بغل کنم
بلنـــــد بلنـــــد گریه کنم و بگم
من دیگه بازی نمیکنم
خستـــه شــدم بس که باختـــم
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 20:9 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟
چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟
اما افسوس که هیچ کس نبود ...
همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره ...
آری با تو هستم ...!
با تویی که از کنارم گذشتی...
و حتی یک بار هم نپرسیدی،
چرا چشمهایم همیشه بارانی است...!!
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
حالـ ـمـ را پرسيــבنـב:
گـ ـفتمـ رو به راهـ ـمـ
اما هيچـ ـكســ نفهميــב رو بـﮧ كـבام راهـ ـمـ
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 19:54 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
انصاف نیست … دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی … و آنقدر بزرگ باشد … که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی …
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
روزی دنبال دوست میگردی پیداش که کردی دنبال عیب هایش میگردی عیب هاشو که پیدا کردی بهش میگی و میره و باز تنها میمونی!!!!!
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 16:40 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
پسره مطلب گذاشته:خلقت دخترا اصلا شوخی جالبی نبود مردیم از خنده
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 1:29 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
ازمعلم شیمی پرسیدم عشق چیست ؟ گفت تقطیر جزبه جزقلب ازمعلم زبان پرسیدم عشق چیست ؟ گفت همان LOVE ازمعلم جبرو احتمال پرسیدم عشق چیست ؟ گفت محاسبه ای است احتمال آن کم است. ازمعلم دینی پرسیدم عشق چیست ؟ گفت حرام است ازمعلم تاریخ پرسیدم عشق چیست ؟ گفت سقوط سلسله ی قلب ازمعلم زیست پرسیدم عشق چیست ؟ گفت حالتی است درقلب نزدیک سرخرگ که بعداز دیدن یار به وجود می آید. ازمعلم زبان فارسی پرسیدم عشق چیست ؟ گفت اسم نکره ی ناشناس است. ازمعلم فیزیک پرسیدم عشق چیست ؟ گفت جاذبه ای است درمیدان قلب ازمعلم هندسه پرسیدم عشق چیست ؟ گفت پاره خطی ایست مماس بر قلب عاشق ازناظم پرسیدم عشق چیست ؟ گفت یادم بنداز این لغت رادر انظباتت ذکر کنم ازمدیر پرسیدم عشق چیست ؟ گفت اخراجی این است عششششق
سه شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 1:15 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
گفت:ميخوام برات يه يادگاري بنويسم.گفتم:كجا؟؟؟ گفت:رو قلبت.گفتم:مگه ميتوني؟؟؟ گفت:آره سخت نيست آسونه.گفتم:باشه بنويس تا هميشه يادگاري بمونه يه خنجر برداشت.گفتم:اين چيه؟؟؟ گفت:هييييييييييييييييييسسسسس ساكت شدم.گفتم: بنويس ديگه چرا معطلي؟؟؟ خنجرو برداشت و با تيزي خنجر نوشت:دوست دارم ديونه اون رفته.خيلي وقته. كجا؟ نميدونم. اما هنوز زخم خنجرش يادگاري ته قلبم مونده
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 23:41 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
توی جاده ای که انتهاش معلوم نیست
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 23:38 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 23:23 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
هزار بار هم حاضرم برگردم به کودکی و باز بزرگ شوم
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 22:44 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
ﺍﻣﺸﺐ ﺩﻟﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﺮﯾﺴﺖ،ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﮕﺮﯾﺪ ﻭ
::
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
از گدایی پرسیدند : بدبخت تر از تو کسی هست ؟ خندید و گفت : آری ، عاشقی که به عشقش نرسد !
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 4:48 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
خونمون مهمون اومد
وقتی در رو بازکردم دخترشون قدش حدودیک و نود بود
وقتی کفشش رو درآورد یک و هفتاد وپنج شد ،
اومد توی خونه گل سرش رو برداشت شدیک و پنجاه
نگرانم کم کم محو بشه !
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:, :: 4:44 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
بـا ایـن وضـی کـه بـعـضـی پـسـرا پـیـش مـیـرن
فـک کـنـم مـوقـع عـروسـیـشـون عـروس بـا مـاشـیـن مـیـاد،
ایـنـارو از آرایـشـگـاه ور مـیـداره مـیـرن تــالار !
شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, :: 23:25 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
غریب است دوست داشتن و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...
وقتی میدانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد و نفسها و صدا و
نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛
به بازیش میگیریم
هر چه او عاشقتر، ما سرخوشتر، هر چه او دل نازکتر، ما بی رحم تر.
تقصیر از ما نیست ؛...
تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شدهاند.
(دکتر شریعتی)
شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, :: 22:8 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
یادمان باشد , همیشه
ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا"
مقداری خرد پشت "چه میدونم"
واندکی درد پشت "اشکالی نداره" وجود دارد.
جمعه 15 شهريور 1392برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
یکی از فانتزی هام اینکه تو یه عروسی بلـند داد بزنم:
عـــروس چقد عنتره ... دوماد از اون بدتره ..
بعدشم فامیلای داماد منو به دیار باقی هدایت کنن :)
برچسبها: طنز
من خدا را دیدم بر لب طاقچه ای از جنس دعا که در آن شمعی میسوخت پر نور و گلی میخندید به ندای قرآن دل من تنها بود به صدا گوش میداد و نمیدانست چیست؟از کجاست؟ من در این تاریکی به که میاندیشم؟ به وجودیکه سراسر تنهاست یا به درختی که در این نزدیکیست یا به چشمان کودک معصومی که مرا میخواند به چه میاندیشم به خدا به خدایی که همین نزدیکیست این صدا چیست که از عمق وجودم پیداست و مرا میخواند با من باش...
پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, :: 20:38 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
تلنگر میزند امشب کسی بر سقف این خانه . تویی باران ؟ تو ای مهمان ناخوانده بزن باران ! تو هم زخمی بزن بر زخم این خانه. ... بزن اهنگ زیبایت صدای چک چکه سازت میان کاسه خالی شکنچه میکند امشب من تنها ی زندانی . تو ای باران از این ویرانه دل بگذر یقین بیرون این خانه هزاران دل ، هوای عاشقی دارند.
پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : ♥ پری ناز ♥
جاگذاشته ام دلی |